نویسنده: راضیه محمّدزاده




 

قالَ النَّبیُّ (صلی الله علیه وآله وسلم) دَع اِبنِکَ یَلعَبُ سَبعَ سِنینَ.
پیامبر اکرم فرمودند: فرزند خود را 7 سال آزاد بگذار تا بازی کند.
وَ عَنهُ (صلی الله علیه و آله و سلم) مَن کانَ عِندَهُ صَبِیُّ فَلَیَتصابَ لَهُ.
و نیز فرمودند: آن کس که نزد او کودکی است باید در پرورش وی، کوکانه رفتار نماید.
قالَ اَمیرِالمُومِنینَ (علیه‌السلام): مَن کانَ لَهُ وَلَدُ صَبَاً.
امام علی فرمودند: کسی که کودکی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سر حد طفولیت و کودکی تنزل دهد.(1)
بازی یکی از ارکان آموزشی کودکان است و به آنها کمک می‌کند که اطلاعات فنی، نقش‌ها و ارزش‌هایی را که در دوران بزرگ سالی برای فرد لازم است، به دست آورند.
بازی کودک، آیینه‌ی اجتماع است، چرا که ارزش‌های اساسی جامعه را بازگو کرده و به کودک انتقال می‌دهد. بازی عامل پیشرفت، خلاقیت، شعور و رشد اجتماعی و عاطفی است.
دخترها در 9 -8 سالگی فقط 13% از وقت خود را به بازی اختصاص می‌دهند در حالی که پسرها در این حدود سنی، نزدیک 40% از وقتشان را بازی می‌کنند.
به واسطه‌ی بازی با دیگران است که کودک مشارکت، همکاری و داد و ستد را می‌آموزد.
یکی از ارزش‌های اساسی بازی، این است که اجازه می‌دهد تا مقتضیات زندگی روزانه وارونه شود، کودک در بازی این امکان را می‌یابد که خودش را مسلط بر شرایط بیرونی قرار دهد، نه این که تابع آنها باشد.
همه‌ی کودکان به بازی نیاز دارند. حتی بچه‌های خیلی کوچک نیز از در آغوش گرفتن عروسکی نرم و به صدا در آوردن یک جغجغه یا کشیدن مهره‌های رنگارنگی که توسط کش به یکدیگر متصل هستند، لذت می‌برند. بازی نقش عمده‌تری در زندگی و احتیاجات روزمره‌ی هر کودک یک ساله ایفا می‌کند. گرچه درست نیست که اسباب‌بازی‌ها را پیش روی کودک کوچکی بگذارید و انتظار داشته باشید که خود را با آنها سرگرم کند. او علاوه بر بازی به همراهی شما نیازمند است. نه به این معنی که همه‌ی کارهایتان را کنار بگذارید و تمام وقت خود را صرف بازی با او کنید. بلکه قسمتی از وقت روزانه‌ی خود را به این منظور اختصاص دهید. زمانی که سرگرم انجام کارهای منزل هستید، می‌‎توانید با لحنی کودکانه با او صحبت کنید. در ابتدا با صدایی بلند می‌خندد و تا زمانی که شما به این بازی ادامه می‌دهید از آن لذت می‌برد و خود نیز پس از مدتی کوتاه دست‌هایش را بالای سر می‌گذارد و ادای شما را در می‌آورد. حتی اگر نتواند لغتی را ادا نماید شما با گفتن کلمه‌ی «دالی» به او نشان دهید که در این راه وقت گذرانی برای هر دوی شما لذت‌بخش است.

بازی کودکان از دید خود آنها امری واقعی و جدی است

طفلی که از بازی‌ منع و برکنار شود، به حقیقت در زمینه‌ی رشد او دشواری‌هایی پدید خواهد آمد و این کودک به معنی علمی هرگز بزرگ نخواهد شد.
کودک عاشق بازی است و همه‌ی زندگی دوران طفولیت خود را در عین خستگی و حتی بیماری به آن اختصاص می‌دهد.
یک بازی خوب و اندیشیده، به اندازه‌ی یک کتاب برای کودک درس دارد.
در سایه‌ی بازی، طفل از کارهای مضر و خطر آفرین می‌گریزد و به سوی خیر و سازندگی پیش می‌رود.
دویدن، جهیدن و جست‌وخیز کودک راهی است به سوی رشد، و گامی است در جهت کاهش خطا و لغزش.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس که کودکی دارد، باید لحظاتی از ایّام را با او کودکی و بازی کند.
بازی به کودک یاد می‌دهد که در برابر دشواری‌ها متحمل و در برابر صدمات و لطمات گوناگون، بدون ابراز درد و خستگی خوددار باشد.
کودک در بازی‌ها لیاقت و سازندگی خود را به نمایش می‌گذارد.
شک نیست که در ضمن بازی ده‌ها نکته‌ای اخلاقی و انضباطی را می‌توان به کودک تفهیم کرد و درسی عملی از پیروزی و شکست و موضع‌گیری در قبال آن را به بچه‌ها آموخت.

منع کودک از بازی موجب رکود، جمود و عدم رشد همه جانبه‌ی او خواهد شد

روح همکاری، رعایت حال دیگران، پیوندهای عاطفی و بالاخره سازگاری اجتماعی از مسائلی است که در ضمن بازی باید به کودک القا گردد.
نکته‌ای که نباید فراموش شود، اهمیت پدر در تربیت کودک است و نباید نقش پدر را در تجربیاتی که کودک از بازی می‌آموزد، فراموش کنید.
هر پدری زمانی که از کار به منزل باز می‌گردد خسته است، ولی با این وجود خود را در برنامه‌هایی چون استحمام کودک سهیم می‌داند. در روزهای تعطیل نیز از بازی با کودک در حال رشد خود لذت می‌برد، پس مانع این کار نشوید.
بازی عاملی برای شناخت کودک است و این شناخت از جهاتی می‌تواند همه جانبه باشد- از جهتی می‌توان به وضع جسمی و توانایی‌های بدنی کودک پی برد و دریافت که او تا چه حد فرز و چابک است و اعضای او تا چه حد مهارت دارد- قدرت بدنش به چه میزان است و در چه کارهایی می‌تواند موفق باشد.
از سوی دیگر بازی کودک می‌تواند نشان دهنده‌ی وضع روانی کودک باشد و نشان دهد که آیا او فردی متعادل است یا غیر متعادل. هوش او، استعداد او و جنبه‌های عاطفی او به چه صورت است و توان مدیریت و رهبری او به چه میزان است.
بازی هم چنین می‌تواند وضع شخصیتی کودک را به ما معرفی نماید و معلوم کند که آیا او دارای اختلالات شخصیتی هست یا نه، سازگار است یا ناسازگار. در رفتار و اخلاقش اختلالی وجود دارد یا نه، چه عادت ناپسندی در اوست، آرام است یا خشن، تندخوست یا متعادل... .
اگر کودکی در خانه هم بازی نداشته باشد، وظیفه‌ی والدین سنگین‌تر می‌شود، آنها موظفند که ساعات بیشتری را در خانه صرف معاشرت و بازی با فرزندان کنند.
والدین در کنار دیگر برنامه‌های زندگی خود، باید برنامه‌ی بازی کودک را هم بگنجانند و آن را درس و تمرینی برای زندگی طفل تلقی کنند.

1- شرایط و اهمیّت بازی‌های گروهی

بازی‌های جمعی در صورت هدایت والدین از حدود 18 ماهگی برای طفل امکان‌پذیر است. از سن 6-9 سالگی میل به بازی‌های گروهی در او به اوج می‌رسد و در سنین نوجوانی بازی‌ها کاملاً صورت گروهی دارند.
از حدود سنین 9 و از مرحله‌ی نوجوانی ضروری است که در بازی‌های گروهی شرایط جنسی و محیط مختلط را در نظر آوریم و برای هر گروه حساب کنیم که به چه امری نیازمندند. در بازی‌های آنها اصول و ضوابط اخلاق و معاشرت باید مورد نظر باشد.
بازی گروهی باید کودک را با تمام حیات اجتماعی آشنا کند، بر آگاهی‌های طفل در این زمینه بیفزاید، روح تجاوزکاری را در طفل از بین برده و موجبات انس و الفت و تعاون و مددکاری را در او به وجود آورد.

انتخاب هم بازی:

والدین به هر صورت ناگزیرند که هم بازی‌هایی برای فرزندان خود معین کنند و چه بهتر که این هم بازی‌ها خواهر و برادر باشند. به همین جهت ما ضروری می‌دانیم که تعداد فرزندان در خانه لااقل 3-4 نفر باشد و به خصوص تذکر می‌دهیم که فاصله‌ی سنی آنها باید اندک باشد تا کودکان بتوانند یکدیگر را درک کنند و با هم به بازی بپردازند.

نظارت بر بازی

1- معاشرت‌ها و رفتارها زیر نظر باشد تا در آن تجاوز و اعمال زوری از سوی قدرتمندتر به دیگران صورت نگیرد.
2- گاهی کودک ساعت‌ها با چیزی سرگرم می‌شود و می‌خواهد معمایی را حل کند، اما در آن موفق نمی‌شود. در چنین مواردی برای این که حوصله‌اش سر نرود و یا اعصابش خرد نشود، ضروری است آرام به او نزدیک شویم و کلید حل معما را در اختیارش بگذاریم.
3- در هفت سال اول سعی کنید که به آزادی کودک در هنگام بازی احترام بگذارید، ولی در هفت سال دوم، بازی باید روی ضابطه و بر اساس تقسیم وقت برای بازی و تکلیف مدرسه صورت گیرد.
4- مراقبت کنیم تا بازی، صورت خلافی پیدا نکند و دلبستگی شدید پدید نیاورد که کودک ناگزیر شود از دیگر کارهای خود دست بردارد.
5- کودک باید عادت کند نخست یک بازی را تمام کند و آن گاه به بازی دیگر بپردازد، آن چنان نباشد که کارهایش نیمه تمام بماند و این عادت ناروا در او ریشه‌دار گردد.
6- بازی‌های دوران کودکی را از دوران نوجوانی جدا کنیم و به خاطر داشته باشیم که بازی‌های کودکان باید همراه با آموزش مهارت‌های حرکتی، رشد جسمانی، آموزش فنون، مهارت‌ها و راه و رسم‌های معاشرت باشد.
7- در بازی‌ها سعی کنیم روابط بالغ و نوجوان و یا روابط آنها را با کودک زیر نظر بگیریم تا موجب تخلف، آلودگی و انحراف در کودک و نوجوان نشود.
8- در بازی‌ها، تولیدی تعقیب نمی‌شود، ولی ایرادی هم ندارد که والدین و مربیان در ضمن فعالیت آزاد بودن اعمال فشار و اجبار با رعایت ذوق و علاقه‌ی کودک به آن کار هم بپردازند.

2- چگونه حدود بازی را تعین کنید

1- شرایط بازی را فراهم سازید

این مطلب گاه نیاز به ابتکار دارد. امّا غالباً کودک خود را به یاری شما آمده و ابتکار عمل را در دست خواهد گرفت زیرا به زودی متوجه خواهید شد که کودکان از سن سه یا چهار سالگی مبتکرتر از شما بوده و شما را مجبور به تابعیت از خود خواهند نمود.

2- آنچه را مورد نظر کودک است به کار برید

هر وقت کودک از شما چیزی را می‌خواهد خوب است درباره‌ی مقصود وی از خودتان سؤال نمایید. این گونه اندیشیدن درباره‌ی هدف و مفهوم درخواست‌های کودک، شما را بر آن خواهد داشت تا به پاسخی شایسته برای او پی برده و مؤثرترین دخالت ممکن را در حل مشکلات وی به عمل آورید.

3- از او بخواهید تا آنچه را می‌خواهد انجام دهد، برای شما روشن سازد

کودکان پیش از چهار سالگی فقط مفهومی کلی از آنچه که می‌خواهند انجام دهند در ذهن دارند و برایشان مشکل است که بتوانند مقاصد خویش را بیان داشته و یا آنها را به صورتی منظم سازمان دهند و هنگامی که شما آنان را در این راه یاری می‌نمایید فرصت می‌یابند تا مقاصد خویش را روشن سازند. اینان اگر چنین عادتی را شیوه‌ی خود سازند کلیه‌ی اعمال خویش را منطقی‌تر و عقلانی‌تر انجام خواهند داد و چون بخواهند با دیگران و به ویژه کودکان دیگر صحبت نمایند به تفهیم مطالب خویش بیش‌تر توفیق یافته و از هر نوع نزاع و کشمکش جلوگیری خواهند نمود.

4- با فرزند خویش در تهیه‌ی وسایل بازی مشارکت نمایید

پیش از شروع کار وی لازم است وسایل لازم را با مشارکت خود او فراهم سازید وسایلی که بدین‌گونه فراهم گردد خود نقطه‌ی عطفی برای فرزند شما محسوب گردیده و موجب خواهد شد پیش از اقدام به عمل مفهومی کلی از آنچه که درصدد انجام آن است پیدا کند و چه بسا اتفاق می‌افتد که در جریان همین امر نیز بر تعداد وسایلی که در آغاز پیش‌بینی کرده بود بیفزاید.

5- به ساخته‌هایش ارج نهید

کودکان به نمایش ساخته‌های خود بسیار علاقه‌مندند و این علاقه از سن سه سالگی به بعد در آنان به وضوح دیده می‌شود. بدین منظور هم می‌توان از تابلو اعلانات موجود در فروشگاه‌ها استفاده نمود و هم می‌توان آن را از جنس تخته سه لایی در خانه برایشان درست کرده و با رنگی متناسب با سایر رنگ‌های اطاق کودک رنگ نمود، تا کارهایش را روی آن به نمایش بگذارد.

6- با فرزند خود به مکاشفه بپردازید

طرز تفکر و دانش بزرگ‌سالان غالباً مانع آن می‌شود که آنچه را متناسب با سطح دانش و توانایی کودک است درک نمایند. پس بگذارید خودش شما را راهنمایی کند و مطمئن باشید که بدین ترتیب شما را به کشف عناصری خواهد برد که هرگز متوجه آنها نشده بودید در صورتی که هم شما و هم او می‌توانید از آنها به خوبی استفاده نمایید.

7- تقلیدها

تقلید یکی از مؤثرترین وسایل یادگیری است. در آغاز کودک برخی از اعمال بزرگ‌سالان را تقلید می‌کند. چنان که می‌توان عمل وی را نوعی تمسخر پنداشت زیرا در واقع پاره‌ای از اعمال وی کاریکاتوری از رفتار خود شماست.
این گونه تقلید از اعمال شما به وسیله‌ی کودکان بدان معنی است که از شما دعوت می‌کنند تا درباره‌ی موضوعاتی که ذهن آنان را به خود مشغول داشته و بیان آنها برایشان مشکل است به گفتگو بنشینید. در این گونه مواقع است که فرزند شما از این بازی استفاده می‌کند به ویژه آن که عادت شما این باشد که درباره‌ی کلیه‌ی موضوعات با وی با صراحت گفتگو کنید.

8- تداعی

کودکان با ارتباط دادن بین عناصر و اشیا به طور طبیعی شرایط مناسب برای بازی‌هایی را به وجود می‌آورند.

9- تصاویر

برای احترام به دانش فرزندتان باید کوشش نمایید با استفاده از موقعیت‌های موجود و یا شرایطی که به ابتکار خویش فراهم می‌آورید از میزان دانش وی مطلع گردید. برای این منظور کتابهای مصور و کاتالوگ وسایل ارزشمندی محسوب می‌شود که می‌توان به یاری آنها کنجکاوی او را تحریک نموده و به موضوعات مورد علاقه و نیز میزان آگاهی وی پی برید و بر اساس این آگاهی موضوعی را در حدود توانایی وی مطرح نمایید.

3- بازی وانمودی

وسیله‌ی ابراز قدرت بچه‌ها، در دنیایی که تحت تسلط بزرگ‌ترهاست.
* بای وانمودی، هوش حسی کودک را به تفکری عمیق‌تر بدل می‌کند و ذهن او را انعطاف‌پذیرتر و خلاق‌تر می‌سازد.
بازی کودک چیزی بیش‌تر از سرگرمی است- بازی بخش حیاتی رشد عقلی، اجتماعی و عاطفی فرزند شماست - یک پسر بچه‌ی یازده ماهه با چهار دست وپا به طرف یک فنجان خالی می‌رود، آن را بر می‌دارد، با صدای بلند دو سه قورت از آن می‌نوشد، بعد به پدر و مادرش نگاه می‌کند و می‌خندد. دخترکی دو ساله عروسکش را در گهواره می‌گذارد و می‌گوید: «لالا- لالا». بعد آن را بلند می‌کند و دوباره به تکرار همان کار می‌پردازد. دختر و پسری که هر دو سه ساله‌اند، وانمود می‌کنند که با ماشین به مسافرت رفته‌اند. در راه کلاه به سر می‌گذارند، بنزین تمام می‌کنند، تصادف می‌کنند، برای کمک به یک بچه‌ی مریض نگه می‌دارند و درباره‌ی این که چه کسی باید رانندگی کند با هم بحث می‌کنند.
از حدود یک سالگی، بازی بچه‌هایی که در آن کارهایی را بازسازی می‌کنند و یا وانمود می‌کنند که به انجام آن مشغولند، شروع می‌شود و تا چند سال ادامه می‌یابد. این قبیل بازی‌ها جایگاه بسیار مهمی در رشد کودک دارند.

راهی برای شناختن جهان

قبل از هر چیز این نوع بازی یک تمرین فکری است، بچه‌ای که وانمود می‌کند که آب در فنجان خالی است در جهان تفکر نمادی قدم بسیار مهمی برداشته است. یکی از این متخصصین می‌گوید: «وانمود کردن، تفکری خلاق است، تفکری که در آن نمادها دوباره به هم متصل می‌شوند. این کار دشوار است، ولی برای کودکان یک سرگرمی به شمار می‌رود، چون به طرزی دلخواه به آن می‌پردازند. هیچ کس نمی‌تواند آنها را وادار به بازی کند. انگیزه‌ی این عمل از درون آنها سرچشمه می‌گیرد».
برای بچه‌ها بازی وانمودی راهی برای یکسان کردن اطلاعات درباره خودشان و جهان است، راهی برای مفهوم نمودن واقعیت بیرونی توسط بازسازی آن در بازی. مادر یک دختر بیست ماهه می‌گوید: «خیلی تعجب می‌کنم که چطور وقایع روزمره به سرعت جزیی از بازی بچه‌ام می‌شود. یک روز او دید که من چطور تخم مرغ را می‌زنم تا خاگینه درست کنم، روز بعد همان را بازی کرد».
برای نمونه سر خود و بعد سر مادرش راشانه می‌کند. وانمود به نوشیدن از بطری می‌کند و سپس به عروسکش با بطری غذا می‌دهد. گوشی تلفن را به گوشش می‌گذارد، بعد شماره می‌گیرد. عروسکش را می‌بوسد، آن را در رختخوابش می‌گذارد و سپس به آن غذا می‎‌‌دهد.

4- جدول بازی‌ها در سنین مختلف

چه زمانی بازی شروع می‌شود

9 تا 12 ماهگی: اعمال با معنی بدون وانمود کردن

با این که نوزادان در بازی شیوه‌ی خاص خود را دارند، ولی جریان واحدی را دنبال می‌کنند. کودک با تقلید درمورد استفاده از اشیاء نشان می‌دهد که آنها را شناخته است. او در کار خودش جدی است نه این که بازی کند، و هنوز به مرحله‌ی وانمود کردن نرسیده است.
برای نمونه شانه را بر می‌دارد، به سرش می‌کشد، بعد آن را می‌اندازد. فنجانی را بر می‌دارد به لبانش نزدیک می‌کند و سپس آن را به کناری می‌گذارد.

10 تا 14 ماهگی: شروع به اعمال وانمودی شخصی

بچه تفاوت بین اعمال وانمودی و اعمال واقعی را تشخیص می‌دهد. موقع وانمود کردن، در حقیقت بازی می‌کند و ملتفت وجود حاضران هست. او از ژست‌ها و صداهای اغراق‌آمیز استفاده می‌کند. امّا فقط اعمال معمولی خود را وانمود می‌کند.
برای نمونه به نوشیدن شیر از بطری عروسکش می‌پردازد. از قاشقی خالی چیز می‌خورد. با چشمانی بسته و لبخندی شرمگینانه وانمود می‌کند که خوابیده است.

14 تا 19 ماهگی: وانمود کردن فراتر از شخص

کودک به وانمود کردن اعمالی که در دیگران مشاهده کرده می‌پردازد و شروع به شرکت دادن دیگران در بازی خود می‌نماید.
برای مثال مادر یا عروسک خود را تیمار می‌کند. سگ اسباب بازی‌اش را بالا و پایین می‌کند و صدای پارس از خود در می‌آورد.

15 تا 23 ماهگی: تلقین اعمال وانمودی

برخی اعمال وانمودی متعاقباً از طفل سر می‌زند. گاهی به وانمود کردن اعمالی یکسان، به طور جداگانه و با افراد گوناگون می‌پردازد. گاهی برخی اعمال پیش می‌آید که ممکن است دنباله‌ی اعمالی قبلی نباشد.

18 تا 26 ماهگی: طرح‌ریزی اعمال وانمودی

کودک شواهدی را نشان می‌دهد که مشغول طرح‌ریزی برای اعمال وانمودی است. اینکار ممکن است با اعلام این که یک شیء دیگر به کار می‌برد یا با ذکر نفس عمل وانمودی انجام شود. هم چنین ممکن است در جستجوی اشیاء مورد نیاز برای وانمود کردن برآید و یا این که به آماده کردن مقدمات قبل از عمل وانمودی اقدام کند.
مثلاً یک پیچ‌گوشتی برداشته، می‌گوید: «مسواک» و عمل مسواک زدن را انجام می‌دهد. مواد غذایی مورد بازی را در دیگی می‌ریزد. هم می‌زند و پیش از آنکه به مادرش غذا بدهد می‌گوید: «سوپ» بعد از این که غذا داد می‌پرسد: «بس؟»
مثال برای جستجو: اتوی اسباب‌بازی را پیدا می‌کند. دنبال پارچه می‌گردد، بعضی چیزها را این طرف و آن طرف می‌اندازد و بعد از پیدا کردن پارچه آن را اتو می‌کند.
مثال برای آماده کردن: عروسکش و یک شانه را بر می‌دارد، کلاه او را بر می‌دارد و سرش را شانه می‌کند. جلوی عروسک خود فنجان و قاشق می‌گذارد، بعد به او غذا می‌دهد.

دویدن با وسایل مختلف

کودک احتیاج به انگیزه‌های مختلفی دارد تا بتواند جهت حرکت اشیاء متحرک را در حال دویدن تشخیص دهد و آنها را تعقیب نماید.
کودک باید سرعت حرکت اشیاء را تشخیص دهد و با حرکت پاهای خود هماهنگ سازد.
برای این منظور اطفال بین 2 تا 3 ساله می‌توانند از توپ‌های فوتبال و حلقه‌های لاستیکی استفاده نمایند. کودک باید بیاموزد که:
1- حلقه‌ی لاستیکی را به حرکت درآورد.
2- خود را با حرکت حلقه هماهنگ سازد.
3- موقعی که فرزند به دنبال توپ یا حلقه‌ی لاستیکی می‌دود، سعی کنید باحرکات هماهنگ همراه او بدوید.
4- حلقه‌ی لاستیکی و یا توپ بازی را از روی مسیری که قبلاً مشخص شده بیندازید.
این نوع تمرینات را می‌توان با لاستیک‌های کهنه‌ی دوچرخه - سه چرخه و کالسکه انجام داد.
برای این که فرزند شما بتواند تعادل خود راحفظ کند، او را بر روی چوب و یا جایی که شیب دارد راه ببرید.
کودکان علاقه‌ی وافری به آویزان شدن دارند چون احساس می‌کنندکه قادر به تحمل وزن خود می‌باشند.
معلق نگه داشتن، یکی از علایم مهم قدرت و ورزیدگی بدن کودکان است.
تقویت قدرت نگاه‌دارنده‌ی اطفال، بستگی تام به قدرت پاها، لگن خاصره و قدرت شانه‌ دارد. برای این منظور فرزند شما می‌تواند به دستان شما یا به قسمتی از تاب، آویزان شده و مرتباً حرکت نماید.
اگر فرزندتان تمرینات را با دست شما انجام می‌دهد، سعی کنید او را به بالا و پایین ببرید و در صورت استفاده از تاب، باید کودک را تا حد امکان به جهات مختلف حرکت دهید.
اگر کودک شما بخواهد به وسیله‌ای آویزان شود، سعی کنید ران او را گرفته و بلند نمایید. تشخیص قدرت آویزان شدن کودکان را می‌توان از طرز قرار گرفتن سر آنها تشخص داد. در صورتی که سر کودک به موازات شانه‌ها بالا رود، کودک قادر به این حرکات می‌باشد، درغیر این صورت او قادر به انجام این تمرینات نیست.
با وسایل ارزان قیمت و غیر ضروری، زمینه فعالیت‌های حرکتی متنوع را برای فرزندان خود فراهم آورید.
قدرت تحرکی قابل اطمینان کودکان فقط از تمرین ناشی می‌شود برای این منظور تمرینات مختلفی وجود دارد، مثلاً سعی کنید:
1- فرزند شما از بین دو طناب عبور کند، بدون این که با طناب تماس پیدا کند.
2- یک بادکنک را در جهت مشخصی به هوا پرتاب کند.
3- از روی چوب باریکی راه برود.
4- در حالت ایستاده زانوی خود را به پیشانی نزدیک نماید.
تمرینات باید متنوع باشد.

پی‌نوشت‌:

1. حدیث تربیت کودکان ص 122.

منبع مقاله :
محمّدزاده، راضیه، (1393)، مادر اگر این گونه می‌بود، تهران: منیر، چاپ پنجم